با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+اين روزها ذهنم خالي از واژه و حرف است
شايد آنقدر از افکار و دغدغه پر است که ديگر جايي براي واژه ها نيست.
فقط کاش زمان بايستد.کمي به خودمان بياييم که کجاييم و چه کار ميکنيم?
+*نميدونم چِم هست يا نيست*
يک نوع قرص را براي اولينبار تو عمرم خوردم.هنوز قورت نداده و هنوز 5دقيقه نگذشته.بغض منو گرفت.يهو گفتم پ چم شده؟ازچي بغضم گرفته؟اصلامگه قرصه چه تاثيري داشت؟
الان موندم اصلا واقعا از قرصه است يا واقعا بغض داشتم و خودم خبر نداشتم و قرصه بهانه است؟!
+*پا*
کاش پاها حرف ميزدند
آن وقت قدمهايشان را ميشموردند
پله هايي که طي کرده اند
جوب هايي که پريده اند
کلاج هايي که فشار داده اند
ترمز هايي که گرفته اند
کفشهايي که به پا کرده اند
ساعتهايي که ايستاده اندبيشمارهايي که لغزيده اند
را ميشموردند
و در پايان روز ، شبها درد هايشان را به زبان ميگفتند.شايد اينگونه درد پاهايم آرام ميگرفت!!
{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} خدا ايمان جانم - mariii
+*حقوق*
فرزندم داشت جدول کتاب درسي را پر ميکرد.حقوق و مسئوليت هاي اعضاي خانواده. به مادر که رسيد
پرسيد: مامان حقوق مادرچيست؟ گفتم بنويس: احترام احترام احترام
پرسيد:پس مسئوليتش چيست؟گفتم بنويس دراسلام مادربجز بدنيا آوردن فرزند مکلف و مسئول هيچ کار ديگري درزندگي نيست و هرکاري ما مادران ميکنيم از روي لطف و محبت مااست.
فرزندم گفت: چه جالب، چقدر اسلام به خانما حال داده و حاميشونه.گفتم: بله!!
همه اينها در کنار هم زيباست تا عدالت خدا را درک کرد - mariii
{a h=nilbook98}کتاب خوان{/a} اهان .خب ممکنه يه لطفهايي با انجام ندادن نباشه،بلکه چندبرابر شدن لطف در حق طرف بشه مثل مثالهايي که زدم.ولي خب همينکه مرد نخواد بچه به دنيا بياره هم بهترين لطفه در حقش و خيلي موارد ديگر که خود خدا ميفرمايد بسيار سخت و جانکاه است - mariii
+*مهربان*
خدا ميفرمايد من از پدرومادر به تو مهربانترم.
مثال خودم است: وقتي بچه من بدترين اشتباه راميکند و من را خيلي خيلي فجيع ناراحت و عصباني ميکند و تمام روز و شب برايم سياه ميشود ولي ته دلم براي فرزندم بدي نميخواهم و همچنان دوستش دارم و بعداز چند روز مبخشمش و همچنان بهش مهلت رفع اشتباه را ميدهم.حتي اگربدترين کارجهان را بکند باوجودتنبيه کردنش بازهم دوستش دارم و منتظرم رفع اشتباه کنه.خب،
حالا خدا را فرض کن که با بندگانش چقدر و چندين برابر مهربانتر است؟؟؟؟ *پس هميشه جاي اميدواري و بخشش از سوي خداي مهربان هست * اين را در عشق به فرزندم آموختم .عجيب مهرباني چشمه ي جوشانيست که انتها ندارد. - mariii
+*خوف و رجا*
گفته شده در تعامل با خدايت اينجوري باش که هم ترس داشته باشي هم اميدوار
اينجوري آدم خوب تربيت ميشه.هم نااميد نميشه و به بن بست نميرسه
هم شرم از گناه کردن دارد.ولي ته همه اينها
اين اميد هست که ته دل آدم رو گرم ميکنه.
+*بوي واژه*
اين روزها از بوي تعفن واژه ي آزادي حالم بد ميشود
خواستم عنوان متنم را همين آزادي بگذارم ولي بوي تعفنش نگذاشت
بيچاره واژه ها گاهي به لوث ناداني ما آلوده ميشوندو معنا و مفهوم زيباي واقعي آنها در لجن زار اشتباهات ما به يغما ميرود و حتي به خطر ميرسند.بوي تعفن مفهومي که براي آزادي ساختيد تمام جهان را پر کرد.ما بدون آزادي هاي متعفن شما رها و ايمن هستيم .شما نگران ما نباشيد!!!!
+* ان لنا فيک املا طويلا کثيرا*
ما روي تو خيلي حساب کرديم خدا جون.
ايمان دارم خداي ما از خداي توي روياها مهربانتر و
دل رحمتره و خيلي ميشه روش حساب کرد...
+*گريز ميخواهم*گريز ميخواهم
از اين حجم سنگين آينه هاي شکسته در پيش رو
به کجا بروم که نباشد اين چنين بگو مگو
من در درون خود فرياد ميزنم
ولي لبخندم ، ميزند تبسمي و مي گويد بفرما تو بگو
اي کاش آن صور را بدمد و بگويد: بس است!! آنقدر گفتيد و گفتيد و گفتيد
ولي اينجاست راز تمام گفتمان ها ؛ آن است سِرِّ مگو
+*ساز*
بيا سازي بزنيم بدور از اين روزها
بيا هوايي را نفس بکشيم بدور از تکرار ها
تو مي داني که از تکرار ها متنفرم .حتي تکرار عيدها
بيا به جايي برويم نه او باشد و نه آن و نه ايشان ها.
حرفي نزنيم که همه ي واژه ها تکراري اند
بيا با نگاه هاي بي تکرار ها برويم و دور شويم ازين شلوغيه بي زارها
من به دامان خدا محتاجم .بيا برويم آنجا که خدا بي نهايت و بي تکرار هاست .بيا که ساز موافقم ولي بدور از گاه ها