شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

mariii

+ داشتم با دوست دوران راهنمايي ام صحبت ميکردم.يهو موتورم داغ کرد اينا رو گفتم که بعدا باخودم گفتم چم بود اخه؛ برم اون دنيا، ميخوام من خدا رو محاکمه کنم.باهاش حساب کتاب کنم.به چه حقي منوآفريد که بخوام اينهمه رنج متحمل بشم.بعد هم خودش منو محاکمه کنه.يکي نيست به خودش بگه آخه خداي خوب.من نخوام بيام اين دنيا نخوام رنج بکشم بايد کيو ببينم؟!ها؟
اتفاقا امروز عصر من داشتم راجع به همين موضوع فکر ميکردم البته به اين شکل نه
من داشتم فکر ميکردم ما يعني همه مردم که به دنيا اومدن مجبورند که امتحان بدن
شيرين هست تلخ نيست . حالا شايد اسراري در ميان هست که ما ازش خبر نداريم خوب که فکر ميکنم بد هم نيست ما از هيچ به مقامي مي‌رسيم که تصورش هم برامون مشکل هست :)
mariii
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} من دوسش ندارم اين کار خدا رو. يا بايد تک به تک ازمون اجازه ميگرفت .لاقل يه نماي دوري از زندگي هامون نشونمون ميداد بعد ما رو هول ميداد تو اين دنيا .يا لاقل بعدا حساب کتاب رو ارفاق کنه بامون .چون بي اختيار اومديم اين دنيا
چندان هم معلوم نيست که بي اختيار اومده باشيم به اين دنيا . اين امکان هم هست که از قبل با ما در ميان گذاشته باشند و ما خودمون انتخاب کرده باشيم منتهي اگر يادمان بود که نوعي تقلب محسوب مي‌شد و ديگر اينجا مکان امتحان نبود . خانم معلم دقت کن عظمت خلقت پروردگار بي حد و حساب است خورده نگير
خداوند در هيچ امري مرتکب اشتباه نشده است و تمام برنامه هايش براي آزمايش ما بي عيب و نقص است بنده معتقدم بواسطه مطلبي که مطرح کردم پدر و مادر هم در پديد آمدن ما آن نقشي را که ما تصور مي‌کنيم ندارند که بعضي از بچه ها بيان مي‌کنند که خودشان ما را به دنيا آورده اند و بايد خرجي ما را بدهند .
ما مي‌گوييم خدا از رگ گردن به ما نزديکتر است اما معناي واقعي آنرا درک نمي‌کنيم . خداوند ماده نيست لذا با ما توسط موجودات ديگري که خلق نموده ارتباط بر قرار مي‌کند . اين پهنه گيتي و اين قسمت از بيکران هستي بي شک نقطه ريزي از عظمت خلقت پروردگار است و ما واجب است در برابر عظمتش سر تعظيم فرود آوريم و بندگان ديگر خدا را هم راهنمايي کنيم .
اين سوال مختص شمانيست بلکه براي همه هست وپاسخش نحوه زيستن او را تعيين مي کند،درواقع چگونه زيستن ما در طول حياتمان پاسخي است که به اين پرسش نخستين مي دهيم،
روزها فکر من اينست و همه شب سخنم کـه چـرا غافـل از احـوال دل خـويـشـتنـم از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا مي روم؟ آخر ننمايي وطنم، نوع پاسخي که به اين سوالات مي دهيم زندگي باور،مکتب ومذهب ما شکل مي گيرد،اگرانساني نتواند به پاسخ اين سوالات برسد به پوچ گرايي ونيهيليسم،مي رسد
درجوامعي که حتي خيلي از لحاظ اقتصادي و صنعتي پيشرفته اند ولي پاسخي درخور توجه به اين سوالات نخستين نيافته اند،خودکشي،آماربالاي دارد چون آخرش به پوچي مطلق مي رسند
هرکسي هم براي اين سوالات پاسخ خاص خودش را دارد،واينجاست که درد ها ورنج ها ورشکست ها وشادي ها و پيروزي ها معني خاصي پيدا مي کنند،
مثلاً پروين به اين جهان بيني رسيده است: هر بلايي کز تو آيد، رحمتي‌ست هر که را فقري دهي، آن دولتي‌ست تو بسي زَانديشه برتر بوده‌اي هر چه فرمان است، خود فرموده‌اي زآن به تاريکي گذاري بنده را تا ببيند آن رخ تابنده را
هما بانو
عيب کار از جعبه تقسيم نيست/ سيم سياردل ما سيم نيست/ اين خدا اين هم هزاران طول موج/ ديش احساسات ما تنظيم نيست@};-
هما بانو
جريان آگاهي هميشه وجود داره،کافي ست ما از سطح به عمق برويم،يعني در زندگي عميق شويم،و از زمخت بودن فاصله بگيريم، آگاهي ميتونه به هر شکلي دريافت شه ،شعر،تصوير،انرژي،به هر زباني،حتي به بي زباني و فقط شکلي که ما درک کنيم.آگاهي همواره جاري ست در ژرفنا زيستن ميتونه ما رو با اين رود پر جريان آگاهي همراه کنه.
هما بانو
عزيزِ من ، اين اتفاق رو هر کسي يک بار تجربه اش کرده ، دقيقا دو سال پيش که برادرم ، عزيزتر از جانم‌، بهتره بگم خودِ جانم ، به سرطان مبتلا شده بود( يادآوريش هم قلبمو پاره مي کنه:'( ، ) بدترين روز ها و شب هاي اون سال رو تجربه کرديم..بادردهاي برادرم ماهم درد و زجر کشيديم
هما بانو
به خاطر همين من چندماه افسردگي شديد گرفتم و خدا از سر تقصيرم بگذره و يادآوريش واقعا از خداي خودم دوباره خجالت ميکشم بابت اون حرفهايي که به خداي خودم مي گفتم...بعد از يکي دوماه يهو به خودم اومدم و شرمسار از خدا توبه کردم
هما بانو
يقينا خدا خيلي بخشنده هست و کفر ما بنده هاش رو مي بخشه ...
هما بانو
مريم جانم ، براي مني که تجربه اش کردم اين حرفهات قابل درک هست... قابل درک هست رنج پنهاني ي عميقي متحمل شدي.. شايد هم از يک بي عدالتي رنج بردي ، و....اما عزيزِ من ، بعد از تحمل يک سري رنج هاي پنهاني و عبور از يک بحران روحي سخت ،و تحربه چند درد جسمي ، به يک نتيجه رسيدم . اينه که تمام اين دردها و رنج ها و سختي ها و بي عدالتي و.... و.... همش براي رشد و آگاهي ي خودم بوده..
هما بانو
هر درد و رنجي که متحمل شدم يا ميشدم يک درس داشت و اون درس هم آگاهي بود.. * تا اين حرف رو تجربه اش نکني ، حرفم قابل درک نيست* ولي مطمئنم همه ي ما آدما بالاخره خواهيم فهميد و خواهيم فهميد تمام اين رنح ها نعمت بوده ،
هما بانو
عزيز دلم ، زمان اين حرفمو بهت ثابت ميکنه . من خيلي دير فهميدم.. ولي هميشه دعا ميکنم بچه هام ، خانواده ام. و دوستام زودتر آگاهي پيدا کنن و درد و رنج هاي تکراري با شرايط متفاوت متحمل نشند
هما بانو
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Posts/249/%d8%b3%d9%8a%d9%84%d9%8a+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%b4+%da%af%d9%88%d9%86%d9%87+%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86/
mariii
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} سلام و احترام.بله از قبل از نفس انسان پرسيده و او پذيرفته است . و اين همان بار امانتيست که نه آسمان پذيرفته نه زمين نه هيچ موجودي.فقط انسان پذيرفت و جام (بلي ) را سر کشيد .و ما را دچار اين خلق شدن کرد.
mariii
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} سلام و احترام.فکري که حس ميکنم لازم است که بوجود بيايد و انسان را به تلاطم بياندازد و بر زمين وزمان بکوبد و در پايان اگر واقعا و ذاتا .خدا را بعنوان الله و بعنوان بزرگ و دانا پذيرفته باشيم .در برابرش تسليم ميشويم.و کرنش ميکنيم. اين هم از حکمت اوست که ما را به سوالي وا دارد که در نهايت در خودمان پاسخش را درک کنيم و سکوت کنيم و تسليم ذات پاکش شويم
mariii
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} سلام و احترام و ادب.بله کاملا درک ميکنم مادرهماجان.ان شالله هيجگاه براي شما اوقات تلخ تکرار نشود.ولي من در حال حاضر در سنين اخير در اين حال هستم و بسيار باخودم کلنجار ميروم که کفر نگويم چرا که از روحم بسيار دور است ولي گله ميکنم از خدا.از خدايي که از مادر به من نزديکتر است.بالاخره اخرش او مرا متوجه اشتباهم ميکند.ولي بگذار گله کنم از او
mariii
بگذار لاقل حرفمو بزنم.بين منو و او تعارفي نيست.او ميدونه الان در حال حاضر ناراحتم خيلي. او ميگه حرف بزن شايد آروم بشي.بعدا فکر کن
خانم معلم عزيز،اين سوال شما مثل اين مي مونه که يه دانش آموزبه معلم بگه توکه ميخواي به من صفر بدي مرا مردودکني براي چه بيام کلاس براي چه ازمن امتحان مي گيري؟؟. اما درددل کردن باخداخيلي خوبه آدمو تسکين ميده.
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خانم معلم خودشان استاد علوم فلسفه و الهيات هستند و همه ما بايد در مکتبشان شاگردي کنيم منتهي گه گاهي اهريمن بد ذات عرصه را بر ايشان تنگ ميکند و خانم معلم هم با استفاده از فيدستان پارسي بلاگ حمله ابليس را خنثي مي‌کنند . بهر حال شيطان هيچ کاري جز گمراه کردن ما ندارد و تا آخرين لحظه عمر مراقب ما هست .
{a h=haftaamancom}mariii{/a} درودتان باد بانوي بزرگورار@};-، ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ‌، نيم زکارتو فارغ هميشه درکارم،که لحظه لحظه تورا من عزيزتر دارم،به ذات پاک من وآفتاب سلطنتم که من تورا نگذارم به لطف بردارم.
mariii
در پاسخ همه شماخوبان به ادب مي ايستم و با تمام احترام .فرمايشاتتان را ميپذيرم.ولي اجازه بفرماييد در پايان در همان حال ؛ گريه کنم :'(
{a h=haftaamancom}mariii{/a} الهي که آرامش وبهجت،دردلتان جاري گردد.@};- اگر گم کرده ام خود را، مرا در گريه پيدا کن اگر از شِکوه لب بستم، سکوتم را تماشا کن
{a h=haftaamancom}mariii{/a} گريه بر هر درد بي درمان دواست ، گريه کن چون با دل گريان خداست . کاش آقايان هم مي‌توانستند مانند خانمها گاهي گريه کنند تا قدري سبک شوند . البته همه ما مشکلات و دردهاي مختلفي داريم که با هم قابل مقايسه نيست و مقدار آنهم در زمانهاي متفاوت مختلف است . بهر حال براي تمام گرفتاران خصوصا براي شما از پروردگار طلب رفع گرفتاري ميکنم .
mariii
سلام‌مجدد خدمت شما بزرگواران .ممنونم از محبتتان .ان شالله هميشه دلتون شاد و لبتون خندان باشد و غم از زندگيتان هميشه به دور باشد.@};-
mariii
رتبه 94
1 برگزیده
52 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
mariii عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top