پيام
+
*بندازي دووووور*
گاهي دلت ميخواد بخشي از زندگيت را مثل برشي از کل زندگيت جدا کني و بندازي دوووووووررررر
جايي که نه چشمت اونو ببينه نه صداشو بشنوي نه حتي ديگه يادت بياد که اون قسمت از زندگيت بود.
اره ، درسته ، خيليامون اگر اين کار برامون شدني بود.ديگه هيچي از زندگيمون باقي نمي موند. ولي من راضي ام اين اتفاق بيوفته .
كيوان گيتي نژاد و
02/5/13
شاخه ي عشق
چرا آخي
mariii
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} وقتي مشق مينويسيم مگه دچار غلط غلوط نميشيم؟ خب زندگي هم مثل مشق نوشتنه اونم با خودکار که نميشه پاکش کرد.فقط بايد برگه ها رو کند و انداخت دور.
.: ام فاطمه :.
بله فکر ميکنم اگر اين امکانو داشتيم تقريبا هممون بخشهاي زيادي از زندگيمونو شيف و دليت ميکرديم
كيوان گيتي نژاد و
آره مي خواستم بگم جديدا وسواس پيدا کردم در پست کردن برايت.صدبار مي نويسم و پاک مي کنم چون ميگم ممکنه باز معنايش را متوجه نشوي و مثل پيشتر دنبال ربات بگردي و.....0ولي حس عجيبي در من ايجادشده.حسي که 20سال بودکه اين حس غريب و اينگونه که اون از دور ريختن صراحتا سخن بگويد و من دلتنگ دور ريختنش بشم.برام بنويس هرچند دورم انداخته باشي