پيام

mariii
99/12/6

+ کوچولوم : مامان ! من وقتي بزرگ شدم رفتم خونه خودم زندگي کنم شما هي بهم زنگ بزنيد بگيد دلمون برات تنگ شده و بيا پيشمون .تا من بيام پيشتون . من: چرا هي بگيم بيا؟ خودت بيا. کوچولو: نه آخه من خيلي دلم براتون تنگ ميشه ولي يکمي روم نميشه هي بگم .آخه ديگه مرد بزرگي ميشم .

2-FDAN 99/12/10

عادت داره تو خونه روزي چندينبار ابراز محبت و دلتنگي به من ميکنه.و چندينبار بايد بهم بگه دوستت دارم.احتمالا فکر اينکه بره يه خونه ديگه و نتونه هي بهم اينارو بگه ناراحتش ميکنه .از طرفي هم فکر ميکنه مرد شدنش مانع از ابراز احساساتش ميشه .:)

نميدونم چرا ولي اين خاصيت پسربچه هاست ک اينجوري به ماماناشون ابراز علاقه ميکنن و شديدا ماماناشونو بيشتر از بابا دوس دارن...من تک دخترم و نوه بزرگ بين نوه هاي پدري...چهارتا نوه پسري و کوچيکتر از خودم همشون همينجورين با مامانا...از داداش خودم گرفته تا پسرعمه هام وقتايي ک خونه مامان بزرگم ميريم بارها ديدم به ماماناشون ابراز علاقه ميکنن ولي باباهارو کلا بيخيال:D

يا اگر اتفاقي اسباب بازي پرت ميشه سمت مامانشون سريع ميرن پيشش و ده بار ميپرسن مامان خوبي دردت نگرفت...کلا خيلي وابستگي شديده:-/

به عنوان يک پسر اگر بتونم درست توضيح بدم يکي از دلايلش اينه به پسر ي نگاه ديگ مامانا دارن:) مرد خونه و نميدونم عصاي دست و اين حرفا...بعدش يکم از همون اول غرورش تشکيل ميشه ک آره من مردم ميخام مث بابام بشم هيچکس جرات نکنه همچين حرفي بهم بزنه و...(تخيلات قشنگ:) )بعدش باز ميبينن مامانشون ناراحته ميگن اي واي من چيشده...

بزار من مردم برم حال مامانمو خوب کنم....و با همون بچگيشون ميگن: * کي بهت چيزي گفته برم لهش کنم* و مادر هم دلش واقعا گرم ميشه اينو مطمئنم...بعدش همينطور ابراز علاقه ميکنه تا مثلا ميره مدرسه از اونجا به بعد دو دسته ميشن...افرادي ک بازم به ابراز علاقه دادن ادامه ميدن و افرادي ک با کارشون ابراز علاقه ميکنن

دسته اول خوب خيلي توي چشم هستن و اينا ولي دسته دوم چه دختر چه پسر خيلي کم درک ميشن:)و فهميدن اين کاراشون يکمي سخته:) خلاصه ک اينطوري:)

{a h=naslehjavan}نوشته هاي ...{/a} برعکس دکترم...وابستگي پسر(اکثرشون) به باباست اما ابراز علاقشون به مامان...چون مامان نرمه ولي بابا سخته:)...ولي اونقدري سنگين نيست و شديد نيست فقط چون بچه ان فکر ميکنن پدر مادر نباشن ديگه همه کار ميکنن باهاشون و اکثرا هم اين فکرشون واقعا درسته:)

سلام دوستاتم .دقيقا نظر خودمم به نظرات شما نزديکه .پسر بچه ها چون حس مردانگي دارند هي ميخوان مواظب مامان باشند و مامان هم ازين حس خوشش مياد و البته ممکنه با بزرگ شدن اين حس به مدل ديگري تغيير کنه .ولي کاش تا بزرگسالي همچنان ابرازي و نمايان باشه.چون ما خانما خيلي سمعي بصري و حسي هستيم.درسته ممکنه بچه با کارهاش نشون بده من مامانمو دوست دارم ولي گفتن و ابراز کردن براي ما از نون شب هم واجبتره :)

مامانا يا شايدم من اينطورم يکم نسبت به باباها سختگير تريم و باباها سهلتر هستند .براي همينه دخترا سمت باباها ميرن و البته هرچه به سن بلوغ نزديک ميشن وابسته تر ميشن چون طبعشون تمايل به جنس مخالفه .پس چه جايي بهتر و امن تر از خانه و مهر پدري

{a h=haftaamancom}mariii{/a} سلام از ماست:) شما راضي ايد پسرتون توانايي انجام کار هاي بزرگ براي نجات شمال نداشته باشه و فقط حرفاش بهتون حس خوب بده؟:)

{a h=haftaamancom}mariii{/a} اگر پدر توانايي داشته باشه درست دخترش رو تامين کنه طوري که حتي احساس کمبود ديگه اي نکنه بنظرم نه تنها به ازدواج نياز نداره بلکه نياز هاي جنسيش هم با همون بازي و دور دور و دورهمي هايي که پدرش همراهشه تامين ميشه:)

{a h=ANFD}2FDAN{/a} هر کدوم جاي خود را دارد و هر دو مهممممن

{a h=ANFD}2FDAN{/a} بله ولي رفع اين نياز تا اين حدي ک شما گفتي فقط براي دوره نوجواني است بعدش مطمئنا در حالت طبيعي نياز به ازدواج هست

*کوچولوي مهربون مامان تب کرده و گلو درد و سر درد داره بچم .ديشب تا صبح بهمراهش خوابم نبرد* :(

{a h=haftaamancom}mariii{/a} پس براي تعادل در مرد نيازه هر دو تقويت بشه:) تا مجرده تک و توک بوس و بغل و اين حرفا ازش ميبينين:) اما متاهل ک بشه باز به نسبت کمتر ميشه:)

{a h=haftaamancom}mariii{/a} فکر نميکنم چون دختر ذهنش ديگ سمت اون حرفا نميره...ولي شايدم نيازه دقيق نميدونم:)

{a h=haftaamancom}mariii{/a} اوخ اوخx-(هوا خيلي دزدهx-(انشاالله زودتر خوب بشه:)

{a h=ANFD}2FDAN{/a} هلاک شدم قبلش هم باز مريض داري ميکردم .از ديشب تا الان هم مرد کوچک من تب و گلو درد داره. فردا هم سر کارم .:-| از کرونا نميرم از خستگي حتما ميميرم

{a h=haftaamancom}mariii{/a} خدانکنه:-/انشاالله خوب ميشه:)

{a h=ANFD}2FDAN{/a} مرسي مرسي .هلاکم الان در حال حاضر x-(

{a h=haftaamancom}mariii{/a} انشاالله شماهم خستگيتون در ميره وقتي حال خوبش رو ببينين:)